سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی من
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :59
بازدید دیروز :13
کل بازدید :71376
تعداد کل یاداشته ها : 61
103/2/15
9:37 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
دانا زیبایی[0]
معنی اسم وبلاگ من (golenita) به شرح زیره: Gol که گله مثل گل رُز اما N: نیک اندیشی I: ایمان قلبی به خدا ، ایده نوین ، ایستادگی T: ترس از خدا ، تلاش A: آشنایی ، آسایش ، آرزو

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
افتتاحیه ی وبلاگ[2] از زندگی سیر شدم[1] ای روزگار[1] بعد از 91 سال زندگی[1] خرد و بصیرت[1] قلب زیبا[1] شیطان[1] عاشق خجالتی[1] دیوار شیشه ای ذهن[1] راز زندگی[1] اگر می خواستم مجازاتت کنم[1] جعبه[1] دسته گل[1] چشمان پدر[1] عاشقانه تا پای جان[1] مرگ همین جاست بخند[1] مسافر[1] خواب عجیب[1] ارزشهای دست یافتنی[1] قورباغه[1] بیسکوئیت[1] آرزوها زنده می شوند[2] بمون...[1] بی تو...[1] یه داستان گریه دار واقعی...[1] نامه ای برای تو...[1] هزینه عشق واقعی[1] هدیه ی پروردگار[1] دلم گرفته...[1] مرد کور[1] دو همسفر[1] پسرک[1] تنها[1] به یاد داشته باش[1] داستان طول عمر انسان[1] از خدا خواستم...[1] یه قصه ی خوندنی[1] ادعا...[1] دوست شما چه رنگیه؟[1] زنجیر عشق[1] ماه محرم آمد...[1] بدون شرح!!![1] تهران...[1] القائات شیطانی[1] زنش بده، خوب می شه[1] علل گریز دختران از ازدواج[1] دوست معمولی هستید یا واقعی؟[1] 13 اشتباه مهم در زندگی[1] از حال بد به حال خوب[1] موانع ازدواج دختران و پسران[1] آموزش بازیهای عاشقانه[1] جملات زیبا 1[1] 20 روش عاشقانه (1)[1] 3 نشانه[1]

همیشه به این فکر میکنم که آیا از شکستن من چیزی نصیبت شد؟

اگر شد خوشحالم که بیهوده نشکسته ام و اگر نشد چرا؟

چرا شکستی قلبی را که سالها خود را برای تو پرورانده بود؟

گاه دلم به حال خود می سوزد منی که اینقدر دم از عشق میزدم

چه شد ببین چقدر کم آوردم و آیا مستحق چنین عاقبتی بودم؟

خدای من قلب من عاشق قلبی بود که جز حوس و پول نمی دید.

قلب من عاشق قلبی بود که اصلا قلب نبود

سنگ بود ، خار بود ، حوس بود و پر از مادیات.

چگونه راضی شدی به شکستن دلی که خود ویران بود؟

چگونه دلم را در زیر پاهای بزرگ حرس و طمع خود له کردی؟

و چگونه پاسخ خواهی گفت؟

آیا زخمی کردن یک قلب و کشتن آن گناه نیست؟

جرم نیست؟ اگر نیست خدایا چه دنیاییست که آفریدی؟

و چگونه بنده ای را وسیله میکنی تا بنده ای دیگر را از بین ببرد؟

و چگونه قلب بنده ای را از سنگ می آفرینی؟

و حس شهوت و حوس را تا کی در قلب او خواهی جوشاند؟

خداوندا چرا برای خود جفتی نیافریدی تا بچشی طعم هجران را

بچشی طعم حسی را که بعد معشوق در هنگام تنهایی خواهی داشت.

و چرا برای خود دادگاهی نیافریدی

تا بنده ی ملولی چون من شکوه هایش را از تو بگوید؟

تا کی آسمان را نگاه کنم و بیهوده فریاد بزنم و شکوه کنم

و تو سکوت کنی؟ دیگر صدایی نمانده است و رمقی!!!

ای مرگ مرا در آغوش بگیر ، بگیر تا ببینی از تو هم نمی هراسم.

مرا در آغوش بگیر تا تیرگی را احساس کنی.

ای مرگ جانم را بگیر و روحم را آزاد کن از دست چنین مردمانی

که کوچک میشمارند عشق را آزادم کن از جهانی که

در آن کشتن دل جرم نیست و قاتل محکوم نمیشود.

آخر چه دنیاییست خدایااااااااااااااا ، چه دنیاییست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


87/7/1::: 5:22 ع
نظر()